دیدنت پس از سالها غربت اشکی بود میان غم و شادی چیزی شبیهِ حالِ یک نابینا که شفا پیدا کند و اولین بار خودش را در آینه ببیند...
پروردگارا! با نور پیوسته ی حضورت، ایمانی بِشکوه، و حضور قلبی نستوه را، به نای خسته و تار و پود درهم شکستهام بتابان!