متن کتاب راز و نیاز
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کتاب راز و نیاز
به دعا میروم
به مناجاتِ خدا
به معراجِ راز و نیاز
به سرِ سجّادهی پاکِ پرواز
میروم در فضای دل، آرام
تا که برگیرم کام
از جامِ خوشْنامِ راز و نیاز
و بخوانم نماز
به نماز میروم
تا هوای رهای رهایی را
در تنفّسِ ریههای جانم
پرواز دهم
و صدای آزادی را
در تقدّسِ رگههای ایمان
آواز دهم!
به نماز میروم
تا هوای رهای رهایی را
در تنفّسِ ریههای جانم
پرواز دهم
و صدای آزادی را
در تقدّسِ رگههای ایمان
آواز دهم!
به نماز میروم
در راز و نیازِ جان
نابترین، ستایشِ ایمانی را
تقدیمِ تقدّسِ آن خوبِ محبوب خواهم نمود
به نماز میروم
تا در پروازِ پُرراز روان
معراجِ جاویدانِ جانم را
از فراسوی آسمان
با سبزیِ ایمان
با چشمِ جان
بازبینم
و گلواژههایی
که قداست را در یاد دارند
و عدالت را فریاد
با زبانِ ایمان
و به تکرارِ نهان
بازخوانم
در سحرگاهان راز
به نماز میروم
به دعا
و برای قلبهای منتظر در راه
و برای هر نفَسی
که ملتمسِ جان است
و به یاد هر کَسی
که جویندهی ایمان است
با بینهایت، کرنش
سرخگلِ شاداب نیایش را
پیشکشِ آستانِ مقدّس عشق مینمایم
و آستانهی بستانِ ستایش را
جبهه بر...
به نماز میروم
به دعا
در دَم و بازدمِ آه
با شبنم اشک
بر پاکی عشق
سلام خواهم گفت
به نماز میروم
به دعا
در سلام و صلواتم
استجابت را
بس امیدوارم
و با وسعتِ اخلاص
آستانِ عشق را
خواهم دید
و به دستانِ دعا
از فرازِ آسمانش
ستاره خواهم چید
تا هدْیهی قلبهای منتظر در راه بنمایم
***
در دَم و بازدمِ آه
به نماز میروم؛ به دعا
خداوندا!
من تو را،
در رویشِ نازِ گلِ سرخ؛
جوششِ سبزِ گیاه؛
نفسِ پاکِ پگاه؛
عطشِ آبیِ سرشار از عشق و نگاه،
میشنوم؛ میبینم...
تسبیح خداوند را میتوان:
در وزن آهنگ کبوتران؛
که با تکرارِ حجم صدای خود،
نغمهی «بغ» میگویند؛
و خدای را می جویند،
دریافت!
ای کاش؛ هر صبح،
بصیرت ببارد بر دل؛❤️🙏
و بشوید با مهر،
رنگ گلین دیوارهی دلها را!
🙏ای کاش؛ هر صبح،🌞
نوری از ایمان و بصیرت،🌟⭐️✨
میهمان خواندهی دلهامان باشد!
ای بیکرانهی رحمت و عطوفت!
در همهمهی هجوم یاس؛
در ازدحام دلتنگی،
تنها دریای یاد تو میتواند،
اقیانوس ناآرام وجود مرا،
آرام بنماید!
پروردگارا!
ایمانی عطاکن؛
تا در ناملایمات روزگار،
تو را فراموش نکنم؛
و دریای متلاطم و ناآرام دلم،
در ساحل امن یادت،
به آرامش برسد!
پروردگارا!
با نور پیوسته ی حضورت،
ایمانی بِشکوه،
و حضور قلبی نستوه را،
به نای خسته و
تار و پود درهم شکستهام
بتابان!
خداوندا!
در سراشیب سردِ زندگی،
و آسیب پردردِ افسردگی،
سیبِ سبزِ بزرگی ات را می طلبم؛
توجّه ات را می خواهم...
در جوش و خروش دریای جنون
صدای سرخ عشق
با پژواکی ارغوانی
دریا، دریا
وجود سرگردان مرا
به تلاطم امواج حیرانی
میهمان می سازد...
خدا را دوست دارم؛
زیرا،
بینهایت سخاوت دارد؛
بینهایت دریاست…
زهرا حکیمی بافقی، کتاب راز و نیاز.
خدا را دوست دارم؛
که به اندازه ی بینهایت،
به توان بینهایت،
مهربان و آبی است؛
آفتابی است؛
بسیار گرمایی…
زهرا حکیمی بافقی، کتاب راز و نیاز.
نگاه آبی آسمان را دوست دارم؛
وقتی:
در سحرگاهان راز،
با محبّت؛
با مهر،
اشکی از نور می بارد؛
و خدای را،
در باورم فریاد می سازد…
زهرا حکیمی بافقی، کتاب راز و نیاز.
تسبیح خداوند را می توان:
در حق حقِ مرغِ حق؛
در هوهوی باد؛
و در سرورِ سروِ آزاد،
پیدا نمود!
زهرا حکیمی بافقی، برشی از یک دل سروده، کتاب راز و نیاز.