بعد از عقد رفتیم برای شام شام ما دوتا را توی یک اتاق تزئین شده گانه گذاشته بودند! چند نفری آمدند و برایمان آرزوی خشبختی کردند و رفتند تنها که شدیم... به چشمانش نگاه کردم چشمان سیاه و ابروان کشیده ای داشت! به دقت تمام اجزای صورتش را نگاه کردم!...
رو به سوی تو می گردانم مثل گل های افتابگردان خورشیدم که باشی وکیل تمام شعرها می شوم تا به عقد تو در آیند!
الهی دوستیمون تا ولنتاین سال بعد به روز عقد مون تبدیل شه ولنتاین مبارک عشقم
بعد از عقد ،گذشته ی همو فراموش کنید هر چی که بوده و نبوده
صدایش سوز غریبی دارد که بند دل را پاره می کند. می گوید ده ماه است که عروس شده، هشت ماهی می شود که به تهران آمده. جز نانوایی سر کوچه و سوپری محل جایی را بلد نیست. اولین بار یک هفته بعد از عقدکنان شان کتک خورده. مادرش که...
نیا باران زمین جای قشنگی نیست من از جنس زمینم خوب میدانم که گل در عقد زنبور است اما یک طرف سودای بلبل یک طرف بال و پر پروانه را هم دوست میدارد…