سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
تا چرخ، دلش قلمروِ اسرارَ ستچشمانِ فلک،به نقطه ی پرگارَ ستهرکس که از این دایره بیرون بزندسر،روی تَنش هست،ولی بر دارَ ست...
یک نَفر پیشِ فَلَکْ ریش گِرو بگذاردبلکه دست اَز سرِ آزردنِ ما بَردارد... :)...
فلک از دست ما برده دوتاگل🥺 که اتش میزند برجان بلبل😔😔فغان از این غم ودرد جدایی 😪😪چگونه داغشان سازم تحمل☹☹☹...
ما نه آنیم که خواری کشیم از چرخ فلک....گر فلک با ما نسازد چرخ را بر هم زنیم......
یار آنجا و من این جا ، وَه چه باشد گر فلکیار را این جا رساند ، یا برد آنجا مرا......
فلک در دفتر عشقم قلم زد چه روزای خوشی داشتم به هم زد .........
یک نفر پیش فلک ریش گرو بگذاردبلکه دست از سر آزردن ما بردارد...