سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
هلیا! به یاد داشته باش که یک مرد، عشق را پاس می دارد، یک مرد هرچه را که می تواند به قربان گاهِ عشق می آورد... آن چه فدا کردنی ست فدا می کند، آن چه شکستنی ست می شکند و آن چه را تحمل سوز است تحمل می کند، اما هرگز به منزل گاهِ دوست داشتن به گدایی نمی رود. نادرابراهیمی بار دیگر شهری که دوست می داشتم...
نادر ابراهیمی:غم هرگز عقب نمی نشیند مگر آن که به عقب برانی اش ؛ نمی گریزد مگر آن که بگریزانی اش ؛ آرام نمی گیرد مگر آن که بی رحمانه سر کوبش کنی ......
ﻗﻠﺐ ﻣﻬﻤﺎﻧﺨﺎﻧﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ،ﺩﻭ ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﻳﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯﺗﻮی ﺁﻥ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ !ﻗﻠﺐ ﻻﻧﻪ ی ﮔﻨﺠﺸﮏ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﻬﺎﺭ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﺸﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﻴﺰ ﺑﺎﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺒﺮﺩ !ﻗﻠﺐ!ﺭﺍﺳﺘﺶ نمی ﺩﺍﻧﻢ ﭼﻴﺴﺖ ؟!!!ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ میﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺟﺎی ﺁﺩﻣﻬﺎی خیلی ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ....
نادر ابراهیمی :مهم این است که باور داشته باشیم که آمده ایم تاثیر بگذاریم و تغییر بدهیم؛ نیامده ایم که فقط باشیم و بودنی بدون شدن را تجربه کنیم. ابوالمشاغل...
نادر ابراهیمی:غم، هرگز عقب نمی نشیند مگر آن که به عقب برانی اش، نمی گریزد مگر آن که بگریزانی اش، آرام نمی گیرد مگر آن که بی رحمانه سر کوبش کنی......
نادر ابراهیمی :هیچ پایانی به راستی پایان نیستدر هر سرانجام ، مفهوم یک آغاز نهفته استچه کسی می تواند بگوید تمام شدو دروغ نگفته باشد ؟...
نادر ابراهیمی:هیچ موجودی...نفرت انگیز تر از عاشق نیم بند نیست...!...
نادر ابراهیمی :برای خانه سوخته باز شاید بشود خانه ای بنا کرد ، دلِ سوخته را بگو چه کنیم؟! -آتش بدون دود...
نادر ابراهیمی:شادی، نداشتنِ غم نیست؛ بلکه داشتنِ کوهی از غم و غلبه بر این کوه است ......
نادر ابراهیمی :غم ، هرگز عقب نمی نشیندمگر آنکه به عقب برانی اش نمی گریزد ، مگر آنکه بگریزانی اش آرام نمی گیرد ، مگر آنکه بی رحمانهسرکوبش کنی !...
نادر ابراهیمی :هیچ پایانی به راستی پایان نیستدر هر سرانجام ، مفهوم یک آغاز نهفته استچه کسی می تواند بگوید تمام شدو دروغ نگفته باشد ؟ ...
نادر ابراهیمی :عشق در لحظه پدید می آیددوست داشتن در امتداد زمان....
نادر ابراهیمی :قول می دهم در جهان قدرتی وجود ندارد که بتواند عشق را به کینه تبدیل کند و این نشان می دهد که جهان با همه عظمتش در برابر قدرت عشق چقدر حقیر است و ناتوان ! چهل نامه کوتاه به همسرم...
نادر ابراهیمی:هیچ چیز دنیا را به فساد و تباهی نکشانده است ، مگر زور گفتن معدودی و زور شنیدن بسیاری !...
عشق، پیمودنِ راهِ معشوق است نه زار زدن بر گورِ معشوق. «وفای به عهد» گفته اَند نه «عزای تا اَبَد».- نادر ابراهیمی- آتش بدون دود...
نادر ابراهیمی:هیچ چیز دنیا رابه فساد و تباهی نکشاندهمگر زور گفتن معدودیو زور شنیدن بسیاری!...
نادر ابراهیمی :هرگز به آنقدر که می پری قانع نباشهرگز نگو که بیشتر از این ممکن نیستدائم از خودت عبور کن. آتش بدون دود...
نادر ابراهیمی:هر کس کاری می کند،هر قدر کوچک در معرض خشم کسانی ست که کاری نمی کنند......
غم، هرگز عقب نمی نشیند مگر آن که به عقب برانی اش! نمی گریزد، مگر آن که بگریزانی اش! آرام نمی گیرد، مگر آن که بی رحمانه سرکوبش کنی! نادر ابراهیمی چهل نامه کوتاه به همسرم...
نگفتن همان دروغ گفتن است قدری کثیف تر نادر ابراهیمی یک عاشقانه ی آرام...
نادر ابراهیمی :وقتی زندگی مان را به یک حفره ی سیاه بسیار گود تبدیل کردیم ، نباید انتظار داشته باشیم که در ته این حفره ، عشق مشغول پایکوبی و شادمانی باشد...
نادر ابراهیمی :هیچ موجودی...نفرت انگیز تر از عاشق نیم بند نیست...!...
نادر ابراهیمی:آتش بدونِ دود نمیشود، جوان بدونِ گناه !...
نادر ابراهیمى :ایمان، توان مرگ را پسِ پشتِ همه چیز افکنده بود. توکل، با مرگ همانگونه بازى مى کند که طفلى با فرفره یى ! مردى در تبعید ابدى...
نادر ابراهیمی :ما هر چه بخواهیم می توانیم بشویماستعداد بزرگترین دروغی ست که انسانبه خود گفته است !...
شب ها پیش از آنکه به خواب برویمچقدر حرف داشتیم که بزنیم،انگار حرف های ما تمامی نداشت.چند بار پیش آمد که طلوع را دیدیمو رنگ خواب ندیدیم!آخر چه شد، که حال دیگر می آییمو خسته و بی صدا می خوابیم؟!شبها دگرگون شده؟حرفها تمام شده؟یا ما تمام شده ایم؟!...
نادر ابراهیمی: وقتی زندگی مان را به یک حفره ی سیاه بسیار گود تبدیل کردیم، نباید انتظار داشته باشیم که در تهِ این حفره، عشق، مشغولِ پایکوبی و شادمانی باشد ! یک عاشقانه آرام...
قلب، مهمانخانه نیست که آدم ها بیاینددو سه ساعت یا دو سه روز در آن بمانند و بعد بروندقلب،لانه ى گنجشک نیست که در بهار ساخته بشودو در پاییز باد آن را با خودش ببردقلب؟راستش نمیدانم چیستاما این را میدانم که فقط جاى آدم هاى خیلى خوب است....
قلب ، خاک خوبی دارددر برابر هر دانه که در آن بنشانیهزار دانه پس می دهداگر ذره ای نفرت کاشتیخروارها نفرت درو خواهی کردو اگر دانه ای از محبت نشاندیخرمن ها بر خواهی داشت...
عشق...حرکت دونفر مشتاقانهبه سوی هم نیستعشق، حرکت دونفرمشتاقانه در کنار هم است....
تو وقتی می بینی که من افسرده ام نباید بگذریسکوت کنییا فقط همدردی کنیبنا کننده شادیهای من باش!مگر چقدر وقت داریم؟یک قطره ایم که میچکیم در تن کویر و تمام میشویم. . ....
آنچه هنوز تلخ ترین پوزخند مرا برمی انگیزد چیزی شدن از دیدگاه آنهاست. آن ها که می خواهند ما را در قالب های فلزی خود جای بدهند. آن ها با اعداد کوچک به ما حمله می کنند. آن ها با صفر مطلق شان به جنگ با عمیق ترین و جاذب ترین رویاها می آیند....
فقط یکبار میتوان عاشق شدبار دوم خبری از جنس اصل نیست...
من به واژه ی هرگز اعتقاد ندارم؛چون که باید از ذره ذره ی آینده خبر داشته باشم تا بتوانم این واژه را به کار ببرم....
و عشق اگر با حضورهمین روزمرگی هاسعشق بمانَد،عشق استعشق یعنی قهوه یخ کرده کنار،تو.... ️️️...
خوشبختی را در چنان هالهای از رمز و راز فرو نبریم که خود درمانده شناختنش شویم، خوشبختی را چنان تعریف نکنیم که گویی سیمرغی باید آن را از قلهی قافی بیاورد !خوشبختی، عطر مختصر تفاهم است که اینک در سرای تو پیچیده و عطریست باقی که از آغاز تا پایان این راه، همیشه میتوان بوییدش ...خوشبختی را ساده بگیریم ای دوست، ساده بگیریم خوشبختی را تنها به مدد طهارت جسم و روح، در خانه کوچکمان نگه داریم ......
انسان برای خطا کردن و جبران خطا زاییده میشود ! خطا، دلیل تازگی راه است، دلیل رشد، دلیل باز شدن و دلیل اینکه انسان نمیخواهد و نمیتواند فقط به تجربهشدهها قناعت کند ......
در عشق جایی عظیم برای بداهه نوازی هست ،به شرطِ آنکه نواختن را بدانی ......
برای خانه سوخته باز شاید بشود خانهای بنا کرددل سوخته را بگو چه کنیم...
برای زنده ماندن دو خورشید لازم است :یکی در قلب ، دیگری در آسمان ......
احتیاط باید کرد؛همه چیز کهنه میشودو اگر کمی کوتاهی کنیم...عشق نیز...بهانه ها،جای حس عاشقانه راخوب میگیرند... ️️️...
و عشقاگر با حضور همین روزمرگی هاعشق بماندعشق است...!...
این اوج مصیبت انسان عصر ماست: له کردن آنهایی که نمی فهمیم شان، فهم خود را اوج فهم جهان دانستن....
ایمان من به توایمان من به خاک استایمان من به رجعت هر شوکتی ستکه در تخریب بنای پوسیده اقتدار دیگراننهفته استتوچون دستهای منچون اندیشه های سوگوار این روزهای تلخو چون تمام یادهااز من جدا نخواهی شد...
هیچ چیز دنیا را به فساد و تباهی نکشانده است، مگر زور گفتن معدودیو زور شنیدن بسیاری ! :...
هیچ چیز دنیا را به فساد و تباهی نکشانده است، مگر زور گفتن معدودیو زور شنیدن بسیاری !...
احتیاط باید کرد !همه چیز کهنه می شودو اگر کمے کوتاهے کنیمعشق نیز.........!...
وای بر آن روزیکه چیزی حتی عشقعادتمان شود !عادتهمه چیز را ویران میکنداز جمله عظمتِ دوست داشتن راتفکرِ خلاق را عاطفه جوشان را ...عاشق کم است ،سخنِ عاشقانه فراوان ...روزگاریست چه بَد !که دیگر کلامِ عاشقانه ، دلیلِ عشق نیستو آوازِ عاشقانه خواندن ،دلیلِ عاشق بودن ......
گفتم: عشق نمی دانم چیست،بی تجربه ام ،تازه کارم،نمی دانم اینطور خواستن،اسمش عشق است یا چیز دیگر،فقط سخت می خواهمش-سخت خواستن،می تواند عشق باشد!-گفته اند به شرط آنکه سخت بماند و نرم-اما اگر او تو را نخواهد؟-گریه کنان می روم پی کارم ، دوست داشتن یک طرفه می شود اما به ضرب تهدید نمی شود! اگر نخواهد و بدانم که هرگز نخواهد خواست،گریه کنان کوله بارم را برمی دارم و می روم،فقط همین!-اگر گریه کنان بروی، تا کی گریه می کنی؟-نمی دانم آقا، پیشاپیش چ...