متن تسلیم نشدن

گاهی می‌دانی نمی‌شود،
نمیرسی...
اما باز می‌روی؛
انگار درد نرسیدن
کمتر از درد ایستادن است.

نادر ابراهیمی:

غم، هرگز عقب نمی نشیند مگر آن که به عقب برانی اش، نمی گریزد مگر آن که بگریزانی اش، آرام نمی گیرد مگر آن که بی رحمانه سر کوبش کنی...

«رهاکردن به‌معنی دست‌کشیدن از آرزوهای‌مان یا تسلیم‌شدن در برابرِ سختی‌ها نیست!
رهاکردن یعنی پذیرشِ این حقیقت که گاهی اوقات، بعضی چیزها، دیگر به‌ما تعلق ندارد!»
بعضی فکرها
بعضی شغل‌ها
بعضی انسان‌ها
بعضی راه‌ها

نه!
قول شرف می‌دهم
دستِ ابرِ اندوه
به چشمانت نمی‌رسد
در قلبم پناه بگیر!
حتی یک تپش
عقب‌نشینی نخواهم کرد...

▀▄▀▄▀▄ براے بـہ اوج رسیـבט بیـבار باش ، خیال با؋ـے را رها کن همت کن و قلـہ را ؋ـتح کن..
בختر تو از جنس کوهے کـہ با هر تو؋ـاט و گرב باב ے نمے لرزב ..
ـבر خواب ؋ـقط رویا مے با؋ـے و تختـہ سنگ هاے جلوے مسیر را که...

جین_وبستر:

می خواهم به خودم تلقین کنم که زندگی یک صحنه ی بازی است و من باید آن را با مهارت بازی کنم و اگر ببرم یا ببازم، در هر حال شانه ها را بالا بیندازم و بخندم!

توماس ادیسون:

بسیاری از ناکامی ها
ناشی از این است که
هنگام تسلیم شدن نمی دانید که
تا چه حد به موفقیت نزدیکید...!

یه روز با هم‌مسیری صحبت می‌کردم. حرفی زد که مضمونش این بود: «اگه بتونی چند قطره از دریا ی دانش یکی یاد بگیری، کلی پیشرفت کردی.» اولش فکر کردم شاید یه جمله ساده باشه، ولی وقتی بیشتر بهش فکر کردم، دیدم چقدر درست گفته. این حرف مثل یه چراغ روشن...

میدونی خود ده سال دیگه ت الان اگه میتونست باهات حرف بزنه بهت چی میگفت؟
- به خاطر تمام امیدهایی که بهم دادی...به خاطر تمام تلاش هایی که کردی و به خاطر تسلیم نشدن و جا نزدنت...امروز من به اینجا رسیدم. ازت ممنونم و خیلی دوستت دارم.