متن وسواس

باغِ یأسی و تو را چیزی به جز وسواس نیست
روی پَرچینِ تو گیسوی بلندِ یاس نیست

گلایه نامه ها از تو نوشتم
کمی گنگ و ولی گویا نوشتم

تو را بی مهر و کج اندیشه دیدم
تو را آواره در دنیا نوشتم

تو آن زیبای بی احساس هستی
تو یک دامی که پر وسواس هستی

برایم دوزخی ای عشق گمراه
تو یک ناپاک بی اخلاص هستی

از بچگی چیزی که کسی استفاده کرده بود و به قول معرف دهنی بود نه دست میزدم نه میخوردم قاشق و لیوان و از این جور چیزا نه که به خوام بگم خیلی وسواس داشتم نه ذاتم قبول نمیکنه چیزی که دهنیه رو استفاده کنم درست مثل آدما
آدمایی که...

کرونا نگرفتم
ولی بیماری بدتری گرفتم به اسم
* نکنه کرونا گرفتم *