چندیست درون من جنگ بزرگی شکل گرفته است که طی هر حمله قسمتی از روحم ویران میشود خ .نواندیش ۱۴۰۳/۱.س.ش
قلبمان ویران شد در امتداد این فاصله هاا امان از این فاصله هااا پناهی درین کبود
با همه ی بی سر و سامانی ام باز به دنبال پریشانی ام طاقت فرسودگی ام هیچ نیست در پی ویران شدنی آنی ام آمده ام بلکه نگاهم کنی عاشق آن لحظه ی طوفانی ام دلخوش گرمای کسی نیستم آمده ام تا تو بسوزانی ام آمده ام با عطش سال...