متن پشیمانی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پشیمانی
بیا
دنیا نمیارزد
به این پرهیز و این دوری...
این عالم خاکی بسیار زودگذر است
ثانیه های چون طلای او را بیهوده مگذران
هر لحظه را غنیمت شمار و نهایت استفاده درست را کن
زیرا هیچ یک از این لحظه ها برایت تکرار ندارد
چون ندانی قدر فرصت های زندگی ات را
انوقت تو میمانی و عمری پریشانی و...
ای انسان، در گذر بیپایان روز و شب، اندکی درنگ کن. این جهان آینهایست که آنچه درون توست، در چهرهٔ زندگیات مینمایاند. اگر دل تو آرام گیرد، جهان نیز آرام میشود.
به یاد داشته باش: هیچ راهی در این دنیا آسان نیست، اما هر گامی که با صدق و نیت...
من را ببخش
برای این من و توی
یک گوشه افتاده ای که
یک روزی (ما) بودند
مرا ببخش
به خاطر دوستت دارمی که
از دهان افتاد و نه
دردی از نگفتنی های من دوا کرد
و نه دردی از نشنیدنی های تو
انسان زود پشیمان میشود
گاه از گفته و
گاه از نگفته هایش.
اما سراغ ندارم کسی را
کـه از مهربانی پشیمان باشد
خوش بـه حال آنکه خوب میداند
مهربانی منطقیترین گفتگوی زندگیست
خواهی دید
دلتنگ ما هم می شوی یکبار خواهی دید
طی می شود این گرمی بازار خواهی دید
در جاده های لعنتی حرف از خوشیها نیست
طی می شود این راه لاکردار خواهی دید
وقتی تمام سرخوشی ها رفتنی هستند
غم می شود در سینه ات آوار خواهی دید
دار...
و من می گویم شرم دارم بر اشرف مخلوقات بودنم
و تو می خندی برمن
ومن می گویم شیطان ماند عاشقانه بر معشوقش
وتو باز می خندی
ومن می گویم آدم و حوا نماندن بر سر عهدشان و زرق و برق باغ سیب را به ماندن در بهشت فروختند
وتو...
انتقام گرفتن یعنی با انتقام نگرفتن پشیمانش کنی از نماندن با تو و انتقام نگرفتن یعنی با انتقام گرفتن پشیمانش کنی از ماندن قبل از نماندن با تو
دستهایت را که دادی تعهدت را هم بده!
دست است دیگر!
آدم را دست به سر میکند و به هر سویی میرود!...
از پشیمونیِ بعدش میترسم.
-پشیمونیها ترس ندارن، درس دارن
هرگاه دربرخورد با جنس مخالف طوری رفتارکردی و بعدش نگران شدی که مبادا شریک زندگیت بفهمه اون رفتار عین خیانته
بر دیوار سد/
موج چنان می کوبد،گویی/
من مقصرم
آدم مست
چی شد به کارت نمیام
که هی منو پس میزنی
یکی نهایت به خودت
صدتا به هر کس میزنی
یه روز ازت دس میکشم
عکستو برعکس میکشم
تو رو توی خاطره هام
یه آدم مست میکشم
می دونی آدم گاهی به ته خط می رسه،
و اون موقع که افسوس می خوره که چرا،
به کسی دل بستم و وابسته شدم، چون من فقط تنهام نه اون!
من گاهی به آب و آتیش می زدم از ی راه دور بیام فقط اونی که دوست دارم ببینم،...
راهزنی که از دیوارمردم بالا رفتن نیست
همه ما روزی را یک راهزن بوده ایم
نوشته ام را که می خوانید، به چه می اندیشید
و اکنون وقت تقاص آن است
"رودخانه ی بی رحم"
گاهی، زمان مانند رودخانهای بیرحم، بیوقفه جاری میشود،
و ما در کنارههایش، تنها نظارهگر لحظاتی هستیم که بیصدا از دست میروند.
چشم باز میکنیم، و میبینیم که فرصتها چون برگهای پاییزی بر آب افتادهاند،
رؤیاهایی که میتوانستند به حقیقت بدل شوند، در جریان بیپایان زمان گم...
خواستم یه چیز ساده ولی سنگین بگم:
پدر و مادر، فقط نون و سقف و سایه نیستن
یه روزی بودنشون میره توی عادتمون
و بعد که نیستن
میفهمیم همون عادت،
قشنگترین قسمت زندگیمون بوده
احترام فقط بوسه به دست نیست
احترام یعنی صدای بلند بالا نبری
یعنی نپیچونی
یعنی وقتی...
تو سکوت میکنی و فریاد زمانم را نمی شنوی!
یک روز… من سکوت خواهم کرد؛
و تو آن روز…
برای اولین بار مفهوم “دیر شدن” را خواهی فهمید