پا بود/پدر.../هر کجا/گم می شد/دست
یه روزی دست خودمو میگیرم میبرمش یه جایی که هیچکس اذیتش نکنه
دستت را به من بده دستهایِ تو با من آشناست بهسانِ پرنده که با بهار ...
دو دستت را به من بسپار که با آنها دل خود را نگه دارم...
یا دست رفاقت نده و دست نگه دار یا تا ته خط / حرمت این دست نگه دار
بوی بهشت می دهد دست دعای مادرم
ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار تا دست خداحافظیاش را بفشارم