شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
با اینکه رفته ای...هنوز هم با خود کلنجار میرومکه چگونه دلبری کنم که دلباخته ام شوی؟!...
شده آیا به کلنجار نشینی که چه شد؟من به این دردِ پُر ابهام دچارم هر شب...
یه روزایی به خودت میای و میبینی دلت به شدت تنگ شده.هرقدر فکر میکنی که برای کی یا چی دلت تنگ شده به هیچ نتیجهای نمیرسی، یا به نتایج مختلفی میرسی که هیچ ربطی به هم ندارن...در نهایت بعد از کلی کلنجارِ ذهنی مجبور میشی با دلتنگیت کنار بیای و بپذیری که الان قدرت تحلیلِ دلیلش رو نداری...شاید بعدها بفهمی برای چی یا کی ، شاید هم نفهمی، شایدم اینقدر سرت شلوغ بشه که به کلی دلتنگیت رو فراموش کنی.مهم اینه که الان، تو، حتی با یه دلِ تنگ هم میت...
شده آیا به کلنجار نشینی که چه شدمن به این درد پر ابهام دچارم هر شب...