گویا ماموریت یافته ای...!! که بخندی... تا مرا چال کنی در چاله های گونه ات...
آرزویم این است: آنقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست!
آرزویم این است آنقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست ...
تا ابد باید بخندی جان فدای خنده ات خط لبخندت شده امضای من ،میخواهمت
عشق یعنی تو بخندی و من از داشتنت عطشم بیشتر از لحظه ی اول بشود
تو را آفرید که از ته دل بخندی نه اینکه چمباتمه غم بزنی و پژمرده ی یک الدنگ شوی!
دار و ندارمو میدم که تو همیشه بخندی
آرزویم این است آنقدر سیر بخندی که ندانی غم چیست...