پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
محبوب من، زیباترین آینه چشمهای شما بودزمانی که خودم را در آن می دیدم!...
محبوب من غریب منم که چشم هایمبه جمال مبارک تان روشن نمیشود ......
سینه ام گنجینه ی اسرار عشقت میشود محبوب منگر تو خواهی رازداری من برایت رازداری میکنم...
محبوب من!در دنیا جز شما خبری نیستشما تنها خبر خوش این عالمید...
جز مرگ پشت مرگ خبرهای تازه نیستمحبوب من چقدر جهان بی وجود بود...
با هم به تماشای رقص گیسوان رها در بادِ بید مجنون نشستیم،دل های مان بی قرار بود،بهار بود،کنار تو همیشه بهار بود محبوب من...
محبوب من در دنیاجز شما خبری نیستشماتنها خبر خوش این عالمید......