متن ۱۶: به او گفتیم ماه پیشانی صبح که شد رفته بود اما...
متن۱۸ . جرم من مست بودن بود! چه با الکل، چه با چشمهایت نازنینم!
شب من ،ظهرها،به وقت دلتنگیست!
نماز عشق برپاست و تو تنهایی، من هم بوسه هستم بر پیشانیت؛ وقتی سجده میکنی!
متن۳۹: در حسرت یک دوستت دارم از او، جوانی از ما برید!
متن۴۸: تو راز زیستنم،و من بی اعتماد ترین آدم! به همه میگویمت با ذوق و کمی لبخند