پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
لاله ام !و باد ،بر لاله ی منقصدِ وزیدن دارد ......
خاطرت هست گل یاسی که برایم چیدی؟بوی تو آید هنوز در هر گل یاسی که هست...
تو باد بودی ،من موج ...و من مدتهاستکه آرامم !...
تو را آنگونه دوست دارمکه بیماری لاعلاج ،مرگ را ......
او مثل مخدر بود !پاکم اما ...هنوز دوستش دارم ......
بوی دیوانگی های مجنون را میدهی ...خوشوقتم ...نام من شیرین است !...