پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
چشمان تو، چون ستاره در شب تارلبخند تو، چو خورشیدِ در بهارموی تو، چون پرِ قناریِ خوشخوانصدایت، نغمه ی بلبل در نغارای دخترِ پاک و معصوم، ای لاله یِ نورتو مظهرِ عشق و امید، در این روزگارروزِ تو مبارک، ای گُلِ یاسِ سپیدبا حضورت، دنیا شد زیباتر از هزار...
چشمانِ سیاهت، چو نگینِ گلِ الماس؛هر موجِ نگاهت، تبِ گرمای پُراحساس؛وقتی بزنی چشمکی از، چشمه ی قلبت،آبی بشود شورِ دلم مثلِ گلِ یاس!زهرا حکیمی بافقی،کتاب دل گویه های بانوی احساس.🌿❤️🌿...
خاطرت هست گل یاسی که برایم چیدی؟بوی تو آید هنوز در هر گل یاسی که هست...
در دو چشم تو خدا جا داردعشق با چشم تو معنا داردمادرم چشمه ی احساس توییعطر خوشبوی گل یاس توییروزت مبارک ای خوبترین...
تو همانعطرگل یاس و نسیم سحریکه اگر صبح نباشی نفسی در من نیست️️️...
.دلمان می خواهد با نسیم سحریشاخه ای از گل یاسبوته ای از گل مریمبغلی از گل از گل سرخهمه را دسته کنیمبرگیریم و بسازیم سبدی از پر طاووس سپیدتا دهیم مژده بر آنان که در این بزم به ما پیوندند....
تولدت آغاز زیباییهاستهزاران گل یاس سپید تقدیمت میکنم...