هر کجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید
می شکنم پل ها رو پشتم تا نترسم برنگردم هیچ جا دنبالم نگردین من یه درد دوره گردم
برای دیدنم پلی بگذار شاید فردا برگشتی
گاهی خراب کردن پل ها چیز بدی نیست. چون باعث میشه نتونی به جایی برگردی که از همون اول هم نبایدقدم میگذاشتی . .
نگاهت پلی از مخمل را ماند دیرگاهی ست کهمن شبها درتنهائی خود درفکراین پل هستم که روزی آوار نشود.