برای کوچه های پیچ در پیچ گیسوانت باید شاملو را خبر کنم! خیام دو خط شعر بگوید و بنان تصنیف کند! قصه ی گیسوانت سر دراز دارد... ️️️
تو را که می بینم عطر بهار نارنج در تمام شهر می پیچید قدم که بر می داری هر درخت شکوفه می زند و نسیم بهاری با شوخ طبعی میان گیسوانت می دود دوستت دارم عشقم
گیسوانت ریخته نظم خیابان را به هم آمدی گردش کنی یا کودتای مخملی...؟
عهد بسته ام کنار تنت بمانم گیسوانت را به دست بگیرم لبانت را به لبهایم بگیرم و تا زنده ام اسیر عشق تو باشم