متن گیسوانت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات گیسوانت
هر روز پنجره را میگشایم.
بوی عطر گیسوانت را که استشمام میکنم.
تمام لحظه هام پر از بودنت میشود.؟!
زندگی؟!
همین است،اینجا،آنجا یا هر جایی..
باران که می بارد نام زیبای تورا برایم تصویر می کند..
گاهی میشود..
گاهی نمیشود که نمیشود...
ومن هر روز به یک آن،رسیدم ،
زندگی...
سایه سار من است،
گیسوانت.
در سایه اش،
شادمانی هایم را پیدا می کنم...
شعر: برهان برزنجی
ترجمه: زانا کوردستانی
ای کاش یک شب
ناگفته هایم را
با سه تار موهایت می نواختم
تا بیش از این دست هایم
در حسرت گیسوانت
کابوس نمی دیدند
مجید رفیع زاد
گیسوانت را رها کرده ای در دست باد؛ امان از عطر مویت و آغاز موسم خزان....
مبینا سایه وند
رفته اند
به جنگی نابرابر .
تو و خال لب و لشگر گیسووانت
در مقابل
من بیچاره
که فقط یک نفرم .
ﮐﻨﺎﺭ ﮔﯿﺴﻮﺍﻧﺖ ﺭﻫﺒﺮﯼ، ﺳﺨﺖ ﺳﺖ ﻣﯽﻓﻬﻤﯽ؟
ﻭ ﺭﺍﺿﯽ ﮐﺮﺩﻧﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﯼ، ﺳﺨﺖ ﺳﺖ ﻣﯽﻓﻬﻤﯽ؟
ﺑﻪ ﻓﮑﺮﺕ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻤﺎﺯﻡ ﺭﺍ ﻗﻀﺎ ﮐﺮﺩﻡ
ﺗﻮ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﮐﺎﻓﺮﯼ، ﺳﺨﺖ ﺳﺖ ﻣﯽﻓﻬﻤﯽ؟
ﺗﻮ ﺑﺎ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺯﺑﺎﻧﯽ ﺗﺸﻨﻪﺍﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﻪ لب هایت
ﮔﺬﺷﺘﻦ ﺍﺯ ﻟﺒﺎﻧﺖ ﺳﺮﺳﺮﯼ، ﺳﺨﺖ ﺳﺖ ﻣﯽﻓﻬﻤﯽ؟
ﻣﺸﺨﺺ ﮐﺮﺩﻥ اﯾﻦ...
دیگر رنگی ندارد !
حنایت را می گویم
حتی اگر تمام شهر را
حنابندان کنی ؛
دیگر روشنی بخش
قلب عاشقم نیست
چشم هایت را می گویم
حتی اگر آن را
به رنگ آبی دریا کنی ؛
بگذار سهم من از تو
تنها پریشانی گیسوانت باشد
که تا ابد قلبی...
گیسوانت همچو نردبان...................
پلی برای رسیدن به کهکشان..........
چشمانت همچو آفتاب.........
چهره ای همانند مهتاب..........
دلی مملو از تکه های غم........
راهی پر از داستان و پیچ و خم.......
قلبی پر از عشق و رنج و درد ........
دستی تُه از دست و هوایی سرد.......
ذهنی مملو ز فکر رفتن............
کاش چون بادی سرگردان
به هنگام گذر از دشت
می خروشیدم در موج سیاه گیسوانت ...
🍃🌤
یلدا حقوردی
بنام عشق ، بنام خالق غوغا در این خیابانها
مرا با خود بگردان در تمام این خیابان ها
میان دستهایت جا بده دست غریبم را
مبادا گم شوم در ازدحام این خیابانها
رها کن گیسوانت را زیر باران در خیابان ها
که عطر بوی تو را می خواهد این خیابان...
حکم می دهد اسفند:
--گیسوانت در بند بماند!
فروردین اما،،،
تردید می کند.
...
نومیدی؛
چیز بدی ست...
می دانم،
می دانم
هیچ اردیبهشتی\
عطر گیسوانت را
آزاد
نخواهد
کرد!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
مسکِّن ها را بیاویز به گیسوانت
پریشانند !
پریشان تر از تمامِ عشق هایِ یک طرفه...
شیوا احمدی الف