متن مولانا
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات مولانا
تا نقش خیال دوست با ماست
ما را همه عمر خود تماشاست
آن جا که وصال دوستانست
والله که میان خانه صحراست
دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من
چون می روی بیمن مرو ای جان جان بیتن مرو
وز چشم من بیرون مشو ای شعله تابان من...
جز عشق نبود هیچ دمساز مرا
نی اول و نی آخر و آغاز مرا
جان می دهد از درونه آواز مرا
کی کاهل راه عشق درباز مرا
نیست نشان زندگی تا نرسد نشان تو
اینجا کسی است پنهان چون جان و خوشتر از جان
باغی به من نموده ایوان من گرفته
اینجا کسی است پنهان همچون خیال در دل
اما فروغ رویش ارکان من گرفته...
مائیم که تامهر تو آموخته ایم
چشم از همه خوبان جهان دوخته ایم
عاشقی پیداست از زاری دل
نیست بیماری چو بیماری دل