آثار ملیکا نقدی
انتشار اشعار و نوشته های ملیکا نقدی(پناه)
این آخری ها دارم ادبیات را زندگی میکنم. تمام مفهوم ها به من قریب اند و من با تمام منطق ها غریب...
ملیکانقدی (پناه)
بدا به حال آن مجنون که عاقل شد...
چقدر تنهایند آنهایی که نوشتن نمی دانند!
و چقدر تنها تر هستند آنهایی که نوشتن می دانند...!
کمرنگی ام را پر رنگ کن!
بگذار باور کنم حجم نبودنم را در خیالت. اینکه چقدر به من فکر نمیکنی. من هم پر رنگی ات را کمرنگ خواهم کرد...
عمری اسیر یک خواب ماندی
از زبان افتادی و بی تاب ماندی
هرچند که آرزو های زیادی کردم
اما تو مثل بار اول ناب ماندی
ملیکانقدی(پناه)
جملات در دلت تلنبار می شوند. از یک جایی به بعد لبریز میشوی و اشکهایت سرازیر میشوند. اشکها همان حرفهایی ست که نمیزنیم، همان هایی که در دل جا نشدند.
ملیکانقدی (پناه)
بد تر از عاقل شدن مجنون را چه غم؟!
باور عقل نکن،راهی به جز انکار نیست
ملیکانقدی(پناه)
گاهی یک ماه چند سال می گذرد...
ملیکا نقدی (پناه)