[جنگ]
هرگاه که جنگ به سرزمینی پای بگذارد،
سربازها، ماهی می شوند!
گرفتار بر سر قلاب ها!
خانه ها، موزه می شوند
پر از تندیس
باغچه ها، گورهای جمعی و
پرندگان عاشق!
و رنگ چشم های جویبار
از آبی به شرابی مبدل می شود،
شراب ریخته بر خاک!
سرنوشت آدمی
به پایان کارش، نزدیک می شود
همچون انقراض دایناسورها!
کاش می دانستی!
زهر کینه، آدمی را عقیم می کند
ولی ما بازماندگان آخرین گرگ ها،
هار می شویم،
وقتی که جنگ شروع می شود.
شعر: بندی علی
ترجمه: زانا کوردستانی
ZibaMatn.IR