در گوشه چشم تو،جهان را دیدم.....
ماه از کنج لبت پیدا بود......
باد از بوی تَنَت شیدا بود......
در گوش فلک باز دوصد نجوا بود......
در جام می اَم باز پُر از سودا بود.......
در خانه دل هلهله ای برپا بود......
حیران شده خورشید،ویران شده اُمید.......
ز سرمستی و بدمستی پنهان نگاهت.......
...........................
حسن سهرابی
sohrabi hassan
sohrabipoem
ZibaMatn.IR