رسید مژده که دوران غم گسسته شود
زمان شادی و پیوند دل به هسته شود
بهار آمد و گل ها ز خواب برخیزند
که هر چه سردی و یخ بود، ز دل شکسته شود
نهال صبر و شکیبایی ات به بار آید
که باغ خشک دلت پر ز گل خجسته شود
چراغ مهر فروزان شود به هر خانه
که شب ز چهره اش از نور عشق بسته شود
به هر کرانه ی دل نغمه ی سرور آید
که آسمان ز غم و درد پاک و رسته شود
به گوش دل سخن عشق و شور خواهد بود
که هر چه کینه و نفرت ز جا شکسته شود
رسید لحظه ی دیدار و عشق بازیافت
که هر چه فاصله باشد ز ما گسسته شود
به عهد و وعده ی شیرین وفا کنیم اکنون
که هر چه درد و غم باشد ز دل رسته شود
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR