زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

نیست در چشم خیالم جز تو ای گل، خار را
آیینه ی دل محو، غیر یار را می کند

گر چه در زنجیر عشقم، آزادم از دو کون
بال پرواز این دل افگار را می گشاید

هر نفس آتش زند در خرمن هستی من
پروانه ی جان، شمع رخ تکرار را می کند

از غم هجران تو، خون گشته چون لاله دلم
ابر چشمم، قطره های زار را می چکاند

در شب تاریک غم، مهتاب رویت می دمد
روشن به یک دم، کلبه ی بیدار را می کند

موج اشکم می زند بر ساحل چشم حزین
در خود چو گرداب، این دل بیمار را می کشد

نغمه ی عشقت به گوش جان من آید مدام
ساز دل، این زخمه ی اسرار را می نوازد

از نگاه مست تو، مستم چو جام باده ام
در خویش، هر دم، نشئه ی دیدار را می کشم

گر چه پنهان کرده ام راز دلم از عالمی
رسوا مرا، این چهره ی ناچار را می کند

در طریق عشق، جان دادن بود آسان ولی
عاشق صادق، همین ایثار را می پسندد

مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR

مهدی غلامعلیشاهی ارسال شده توسط
مهدی غلامعلیشاهی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن