در آسمان شب تو، مهتاب و من ستاره ام
در بزم وصل روی تو، من عاشق و نظاره ام
دل در هوای ناز تو، جان در تمنای تو
چون باده ای به دست تو، مست و خراب و چاره ام
ای دلبر خوش روی من، ای مونس و آرام جان
در محفل عاشق کشی، من بنده ی اشاره ام
گر بنگری به سوی من، جانم فدای خنده ات
ور بگذری ز حال من، من همچنان آواره ام
در کوی عشق و مهر تو، هر لحظه ام به رنگی است
چون شمع در هوای تو، سوزم که من شراره ام
ای دلبر دلجوی من، ای ساقی جان پرورم
در آتش عشق و وفا، من زنده ام به یاره ام
این غزل از دل برآمده، در وصف روی دلبرم
هر بیتش از عشق تو، من عاشق و دوباره ام
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR