زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

در دل شب ز غمت بی قرار می سوزم
به امیدی که تو در انتظار می سوزم

چون شمعی که به بزم تو روشنم ای جان
به هوای تو و آن لطف یار می سوزم

ز عشق روی تو بی تاب و بی قرار شدم
در این هوای غم انگیز و تار می سوزم

به هر نسیم که آید ز سوی کوی تو باز
به یاد بوسهٔ آن لاله زار می سوزم

چو بید لرزه زنان در میان طوفانم
به عشق قامت آن سرو بار می سوزم

دل از خیال تو لبریز و پر ز شور و شوق
در آتش غم و عشق ماندگار می سوزم

ز شرم روی تو ای ماه تابناک جهان
در این شبانه روزی بی قرار می سوزم

به هر کرانه که رو می کنم ز شوق وصال
به خاطر تو و آن روزگار می سوزم

چو آتشی که ز دل برکشد به سوی فلک
به عشق روی تو بی اختیار می سوزم

در این غزل که به نام تو کرده ام آغاز
به امید آنکه تو را در کنار می سوزم

مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR

مهدی غلامعلیشاهی ارسال شده توسط
مهدی غلامعلیشاهی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن