زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

مرا می گویی که غریبه ها رویا نمی بینند؟!
اما من، روزهایی که چون سگ در ترکیه
از سرنوشت خود بیزار بودم،
تو را به یاد داشتم و رویاهایم را با تو مرور می کردم.
تو در خاطرم بودی،
تو رویا و آرزویم بودی،
آن هنگام که در اسطبل ها بیگاری می کردم و
بر روی بتون های سرد بندرگاه ها می خوابیدم.








شعر: ماردین ابراهیم
برگردان: زانا کوردستانی
ZibaMatn.IR

زانا کوردستانی ارسال شده توسط
زانا کوردستانی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن