تولدِ توست امروز...
اما امروز قرار بود طورِ دیگه ای بشه...
باید امروز دغدغه یِ اینو می داشتم که کجا و با کیا و چه جوری سورپرایزت کنم مگه نه؟؟؟
برنامه بریزم برا اینکه چه جوری ذوقِ قشنگِ چشماتو دوباره ببینم؟؟؟مگه نه؟؟
باید قشنگ ترین دغدغه یِ زندگیمو میداشتم این روزا...
وحالا عزیزِ من، بیا بگو آرزویی که آروم کردی موقعِ فوت کردنِ شمع پارسالت، چی بود که الان با نبودنت همه چیو خراب کردی؟؟؟
برایِ همه یِ جمع، آرزویِ خوشبختی کردی، برایِ خودمون چی؟؟؟
چه نقشه ها که برایِ پاییز امسال داشتمو...
و امروز نگاه کن دست هایم خالی و دلم پر...
تو نیستی و روزِ پاییزیِ تولدتو همیشه جشن میگیرم...
برایِ من، تو همیشه محبوبی...
تولدت مبارک
ZibaMatn.IR