زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

خورشیدی در حال غروب،
من این چنینم!
دیگر نمی بینی مرا به چشم!
فریادی بودم و دیگر نخواهی شنید،
از بس که صدای دیگران بلند است.
در این دنیای پر آشوب،
من بی صدا آمدم و بی صدا از آن کوره راه، برگشتم.
بدنم خرد و بریده بریده شده و گردنم شکسته!
مانند شانه ای عسل،
اما به جای عسل، شعر از درونم می چکد.




شعر: ریباز سالار
برگردان: زانا کوردستانی
ZibaMatn.IR

زانا کوردستانی ارسال شده توسط
زانا کوردستانی


ZibaMatn.IR


انتشار متن در زیبامتن