ای ساربان آهسته ران کارام جانم...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

⭐️ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود
وآن دل که با خود داشتم با دل ستانم می رود ⭐️

ای خالق کون و مکان بنگر که جانم می رود
در هجر او ای مهربان ، تاب و توانم می رود

در آرزوی وصل با آن صاحب حسن و جمال
احساس زیبا و خوشم با دل سِتانم می رود

من تشنه ی دیدار او ، او در پی صد آرزو
در زیر بار غصه‌اش گویی روانم می رود

دردا که بی او خسته ام ، دل از همه بگسسته ام
می خواهمش از عمق جان ، با جسم و جانم می رود

ای وای از این دلواپسی مُردم دگر از بی کسی
بی روی آن ماه جهان ، روح و روانم می رود

دلدادهٔ رویش منم ، سرگشتهٔ کویش منم√
بی ماهِ رویَش ماهِ شب ، از آسمانم می رود √

باز آ که بی تو خسته ام بر عشق تو دل بسته ام
بی روی تو ای نازنین رنگ از لبانم می رود

خیری ندیدم از جهان ، از این جهان بی نشان
رفتم ولی دریای خون ، از دیدگانم می رود

بهزاد غدیری ـ شاعر کاشانی

بهزاد غدیری
ZibaMatn.IR

تفسیر با هوش مصنوعی

این شعر، بیانگر عشق سوزانی است که شاعر به معشوق خود دارد. هجران یار، جان شاعر را گرفته و او در حسرت دیدار معشوق، لحظه به لحظه ضعیف‌تر می‌شود. تمام هستی شاعر در گرو عشق اوست و بی‌روی او، زندگی بی‌معناست. شاعر با زبانی ساده و پرشور، عشق، درد جدایی و بی‌تابی خود را توصیف می‌کند.

ارسال متن