دلم در بحر عرفان غوطه ور...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن عرفان عاشقانه
- دلم در بحر عرفان غوطه ور...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
دلم در بحر عرفان غوطهور شد،
ز عشق بیکران، آتش به سر شد.
نشان به دشمنم لبخندِ مهر است،
که نور عشق، شمع بام ره شد.
نه با کین، ره به سوی دل گشایم،
نه تیر خشم، راهِ رهگذر شد.
جهان را جز صفای دل نجویم،
که جز این هرچه دیدم، بیثمر شد.
اگر طوفان ز هر سو شعله افروخت،
دل آرامم از طوفان به در شد.
من آن رازم که در چشم حقیقت،
سخنهای نهانم مشتعل شد!
عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر از غرق شدن شاعر در عرفان و عشق بیکران میگوید. او با مهر و عطوفت به دشمن پاسخ میدهد و از کینه و خشم دوری میکند. تنها صفای دل را میجوید و آرامش درونیاش از طوفانهای زندگی مصون مانده است. راز او در حقیقت آشکار شده و سخنان نهفتهاش برملا گشته است.