متن نور عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نور عشق
دلم در بحر عرفان غوطهور شد،
ز عشق بیکران، آتش به سر شد.
نشان به دشمنم لبخندِ مهر است،
که نور عشق، شمع بام ره شد.
نه با کین، ره به سوی دل گشایم،
نه تیر خشم، راهِ رهگذر شد.
جهان را جز صفای دل نجویم،
که جز این هرچه...
خورشید زِ پشتِ شیشه می تابد
بر دل که زِ نورِ عشق بی تاب است
هر جرعه زِ فنجان، راز دل گوید
این لحظه چو جان، پُر از سراب است
نور عشق است که از پنجره ها تابیده
به سرش گل زده گلدان و به او خندیده
پنجره باز به گلدان نظر انداخته است
طاقچه عاشقی پنجره را فهمیده
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی