دوستت داشتم نه مثل یک جمله...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

دوستت داشتم…
نه مثل یک جمله ساده که بر زبان میاوری که یادآوری کنی،
از آن‌جور
که اگر یک روز به تو نمی‌گفتم،
نفَسم بالا نمی‌آمد.
من عاشقت شدم
در لحظه‌ای که حتی تو هنوز نمی‌دانستی
نامم چیست،
و از همان لحظه
جهان،
دور تو شروع به چرخیدن کرد.
دوستت داشتم
نه برای چیزی که بودی،
برای چیزی که کنار تو
در من بیدار می‌شد—
زنی که هیچ‌کس ندید،
جز چشم‌های تو.
دوستم نداشتی و نمیدانستم که عشق،
همیشه کافی نیست.
و گاهی
تمامِ داشتنِ یک نفر،
همین است:
که بتوانی
بی‌آن‌که صدایش بزنی،
از کنارش عبور کنی.
من از کنار تو عبور کردم،
بی‌آن‌که صدایت کنم…
فقط چون می‌دانستم
دوستت داشتنم
بیشتر از ماندنم
به کارت می‌آمد.
دوست داشتنم
خودخواهی عشق را کنار گذاشت
و حالا
تنها چیزی که از من مانده،
زنی‌ست
که هر شب از خود می‌پرسد:
اگر آن‌قدر دوستش داشتی،
چرا گذاشتی برود؟
و من
هیچ‌وقت
جوابی ندارم—
جز این‌که:
“چون عشق، گاهی یعنی نماندن، یعنی رد شدن از کسی که نمیخواهدت.”

گلناز توکلی بهروز
ZibaMatn.IR
گلناز توکلی بهروز
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

این متن، داستانی از عشق یک‌طرفه و فداکاریست. عاشق، عشق خود را فراتر از نیازهایش می‌داند و برای آسایش معشوق، از او جدا می‌شود. با وجود عشق عمیق، فراق را بر ماندن ترجیح می‌دهد، اما این عمل، او را با پرسشی همیشگی و بی‌پاسخ تنها می‌گذارد: آیا عشق، همیشه به معنای ماندن است؟

ارسال متن