متن عشق نافرجام
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق نافرجام
چو شمع سوخته هستم ولی اسیر نگاهت
تو بیخبر از دل من ، من آشنای تباهت
تو خنده میزنی آرام و من خراب و پریشان
یکی به فکر جدایی یکی نشسته به راهت
به شب پناه سپردم که ماه روی تو بینم
ولی چون ابر جدایی گرفته راه ، نبینم...
گاهی عشق همان،
فرصت بوسیدن لبهای کسی هست که نیست.
دوستت داشتم…
نه مثل یک جمله ساده که بر زبان میاوری که یادآوری کنی،
از آنجور
که اگر یک روز به تو نمیگفتم،
نفَسم بالا نمیآمد.
من عاشقت شدم
در لحظهای که حتی تو هنوز نمیدانستی
نامم چیست،
و از همان لحظه
جهان،
دور تو شروع به چرخیدن کرد.
دوستت...
هنوز هم دلم تازیانه میخورد
بخاطر یک نگاه اشتباه
عمــــــــرمان بیهوده بود...
گر بین لبهای من و تو پیوندی نبود...
خریدنی نبودم ، پس فروختنم...!
محمد عاشوری
چشمهایم پائیز برگ ریزان محبت را به تماشا نشست
دلتنگی هایم زمستان زیر سنگینی برف سکوت به سوگ نشست
مخاطب فصلهایم چه بگویم از اشکهایم
وعشقی که در انتظار حلول بهار جان داد
خدا تابستان یادت را برایم به خیر کند .
✍️رضا کهنسال آستانی
ای عشق نافرجامم
ای کارد به استخوان رسیده ام ...
ای تاوان تمام دلشکستن هایم
ای ساقی زجر کشیدن هایم
کاش می دانستی و می فهمیدی چقدر از من دور شده ای.
دور شده ای تا نزدیک شوی به آسمان شهرت...
اما کاش مثال لاجرم هر کس که بالاتر نشست...