یه وقتایی که میری مطب با...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

یه وقتایی که میری مطب، با منشی روبه‌رو می‌شی که انگار باید از سدِ شخصیتش رد شی تا برسی به دکتر

طوری نگاهت می‌کنه که حس می‌کنی مریضی‌تو باید اول با غرورش درمان کنی، بعد با نسخه‌ی پزشک

جوری برخورد می‌کنن انگار سلامِ تو نیاز به تأییدیه‌ی اخلاق داره

حالا اینکه با احترام باهاشون حرف بزنی رو بعضیا این‌جوری تفسیر می‌کنن: پس من خیلی مهمم نه عزیز دلم، ما فقط خوب بودیم، نه کوچیک‌تر.

ZibaMatn.IR
barankarimi
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

برخی منشی‌های مطب برخوردی دارند که انگار عبور از سد غرورشان، پیش‌نیاز رسیدن به پزشک است. نگاه‌هایشان حاکی از این است که باید ابتدا غرورشان را راضی کرد، سپس به درمان رسید. احترام گذاشتن به آن‌ها هم گاهی به اشتباه به معنی خودبرتربینی تلقّی می‌شود، در حالی که فقط ادب و احترام متقابل است.

ارسال متن