چو دل دیدم ز مردم خسته...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

چو دل دیدم ز مردم خسته گردد
به خلوت دل پناهی بسته گردد
ز طبعِ خلق، هر کس شد خبردار
ز غوغایش، دلش رسته گردد
کسی که اهلِ معنا گشت و بینا
ز مردم تا ابد آشفته گردد
چه حاجت صحبت اغیار گفتن؟
که دل با خویشتن آراسته گردد
به کنجی می‌نشینم، بی‌تمنا
دلم از جور دوران، رسته گردد
اگر خاری بُوَد در چشم مردم
کسی که حق شناسد، آشفته گردد
نخواهم تا دل از مهربان سوزد
که شمع دل به آهی خسته گردد
نه هر دستی سزاوارِ صفا بود
نه هر چشمی ز راز آگاه گردد
به لب خاموشی و در دل سخن‌ها
چه حاصل گر صدا پیوسته گردد؟
خموشی گرچه در ظاهر سکوت است
ولی گاهی دل از آن رسته گردد
ز دنیا دل بریدن عین حکمت
که جان از بندها پیوسته گردد
اگرچه خلوتی سهم دل ماست
همین خلوت، بهشتی دسته گردد

عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR
عطیه چک نژادیان
ارسال شده توسط
ارسال متن