جرم من آن است که پیش...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

جرم من آن است که پیش از سحر
چون نسیم خورشید از دل شب راز کنم
سوز دل، آهوی وحشی شده‌ست
کز فراق، قصه‌ی آغاز کنم
پیش‌تر از طلوعِ صبح امید
حرف دل با لبِ پر ساز کنم
من گنهکار زمانم، که زود
نغمه‌ای ناب، به آواز کنم
ای که همدردی و آهوسوزی،
با دلم همدمِ دمساز کنم،
جرم اگر عشق بود، جان دهم
تا که این عشق سرافراز کنم
خون دل، رشته‌ی این قصه شد،
تا به شب، با سحر انباز کنم،
با تب تیز نگاهم به جهان،
پنجره بر دلِ دمساز کنم.
اگر، مزدِ شجاعت دادند
جان فدای قدمِ راز کنم،
پیش‌تر از تپش ثانیه‌ها،
باز، لب تشنه‌ی پرواز کنم.
چشم در چشم خطر، بی‌هراس
راه بر قافله‌ی ناز کنم،
جرم اگر گفتن فرداست مرا،
سر به دل ربم انداز کنم

عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR
عطیه چک نژادیان
ارسال شده توسط
ارسال متن