وطن امروز صدایت را از لابه...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن نوشته های باران کریمی آرپناهی
- وطن امروز صدایت را از لابه...
وطن...
امروز صدایت را از لابهلای دود و خاکستر میشنوم.
بوی سوختن، بوی گریههای خاموش، در باد پیچیده...
بندرِ داغدیده، تو هم پارهای از این وطن زخمی شدهای.
ای موجهای بیقرار بندر...
چه بیتابانه داغ عزیزان را بر سینه کوبیدید!
دخترکان بیپدر، پسرکان چشمانتظار...
هنوز، با بغضی کهنه در گلو، نام «بابا» را زمزمه میکنند.
وطن...
تو را با اشکهای خاموش دختران بندر،
و با فریاد بیصدای مادرانی که در آتش، جگرشان سوخت، میفهمم.
امروز، دل ما، همه، با بندرعباس میتپد.
در میان این همه دود،
در میان این همه سوگ و اندوه،
دست بر سینه میگذارم،
و آرام، به نجوا میگویم:
بندر، صبوری کن! ما با توییم...
امضا:
با تمام عشق و اندوه، از دل یک نویسنده
تفسیر با هوش مصنوعی
متن، همدردی نویسنده با مردم بندرعباس در غم فاجعهای را نشان میدهد. دود، خاکستر، و گریههای خاموش، نشان از حادثهای تلخ دارند. نویسنده با توصیف کودکان بیسرپرست و مادران داغدیده، درد و رنج مردم را به تصویر میکشد و با بیان "دل ما، همه، با بندرعباس میتپد"، همدلی و حمایت خود را اعلام میکند و به بندرعباس صبر و مقاومت میدهد.