پدر دستی که جهان را برایم...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

پدر،
دستی که جهان را برایم امن کرد،
سایه‌ای که در آفتاب سوخت،
تا من، بی‌دغدغه، رشد کنم.

پدر،
صدای خسته‌ی شب‌های بی‌پایان،
نگاهی که جاده‌های دور را می‌شناسد،
و هنوز،
با همه‌ی رنج‌ها، لبخند دارد...

پدر،
دیوارِ آرام خانه،
سرپناهی از عشق و سکوت،
که حتی طوفان‌ها را به زانو درمی‌آورد.

پدر…
نامی است که هرگز
در بادهای فراموشی گم نمی‌شود...
ساناز ابراهیمی فرد

ساناز ابراهیمی فرد
ZibaMatn.IR
art.saniebra@
ارسال شده توسط
ارسال متن