هر جمعه کوچه ها به غروبی...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

هر جمعه کوچه‌ها به غروبی غریب شد
دلهای منتظر همه از صبر غمین شد
شمردیم سحر ها به امید ظهورتو
خورشید در غبار غم شام غریب شد
دیوارهای شهر پر ازظهور و فاصله
راه وصال بسته و هر دیده، پیر شد
گفتم به باد: مژده بیار از حضور او
باد آمد و نگفت و فقط غمین شد
نام او را زظهور با وضو صدا زدیم
چشمم پر از انتظار شد و دل هم غمین شد
بیا که بی‌تو خانه دل سوت و کور ماند
این جمعه هم گذشت و دلم بی‌طبیب شد

عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR
عطیه چک نژادیان
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

شعر، حسرت انتظار طولانی و مأیوسانه برای ظهور شخصیتی مقدس را بیان می‌کند. هر جمعه با غم و ناامیدی بیشتر می‌گذرد و امیدها کمرنگ می‌شوند. باد و طبیعت هم در این انتظار بی‌نتیجه، شریک غم شاعرند و دل منتظر، بی‌درمان مانده است. خانه دل، بدون حضور او، خالی و سرد است.

ارسال متن