صبح است یک غزل بارکنم دودکنیم...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار پویا شارقی بروجنی
- صبح است یک غزل بارکنم دودکنیم...
صبح است یک غزل بارکنم دودکنیم؟
یا به هم نوشیِ مِی،صبح،دلانگیزکنیم؟
باز ای دختر رَزخوش بنشین، این دل زار
خلف وعده،محال،عشق به آغوش کنیم؟
دو سه کامی بگیریم،اشتراک،از سیگار
مست ومخمور نشینم وسخن باز کنیم؟
یابه بازی لبان،گرم ببوسم دولبان
کافری پیشه کنیم عشق،نمازی ببریم؟
توکمندسرزلف بازکنی، تاکه موجاش ببردجبر بقا
باهم ازوحشت تنهای یک عمر،گریزی بکنیم؟
دست گیرم سرزلفت تاکه ارام شود،موج وحشی فراق؟
ماهی خواب پریده زسرم راشکوه از، برکهی رویا بکنیم؟
بپریم زین بستانیم زابر انِ خیال،برویم صاف ثریای وصال؟
فوج فوج خاطر تاریک و سیه پاک کنیم؟
نکندوقت سراید،تونیای،غرق آونگ شود نقش زمان؟
چون رسیدی بشماریم به سه،رازدل فاش کنیم؟
مطربا،یاری رسان، آمدنهیبم زد،خدای قافیه
مرحمت فرموده پویا را ز نو،رامشگری بهتر کنیم؟