رخ یار در فکر تو...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار پیروز پورهادی
- رخ یار در فکر تو...
رخ یار ..
در فکر تو بودم که هوایت به سرم زد
آتش به دل و دیده و این بال و پرم زد
یادم نرود آن شب مهتاب که گفتی
شعر و غزلت بوسه به چشمان ترم زد
ما را نه توان رخ زیبای نگارست که عمریست
تصویر تو و آن گل زیبای بهاران به برم زد
زیباتر از آن نیست ندیدم و نجویید
اندیشه به چشمان تو آن خالق زیبا جگرم زد
خواندم به هوایت غزلی تا که بگویم
اشک آمد و آهی و بر آن کاغذ زیبا غزلم زد
تفسیر با هوش مصنوعی
شاعر در این غزل، دلتنگی عمیق خود را برای معشوقش ابراز میکند. یادآوری خاطرات گذشته، بهخصوص شب مهتابی و شعر خواندن، شاعر را به وجد آورده است. زیبایی معشوق چنان او را مجذوب کرده که تصویر او در ذهنش جایگزین همه چیز شده و نوشتن غزل نیز ناشی از همین عشق و دلتنگی است. اشک و آه، نشان از عمق احساسات شاعر دارد.