زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

هوشم به نگاهی برد، جانانه چنین باید!
یک جرعه خرابم کرد، پیمانه چنین باید

تا کرد بنا عشقت، افسانه ی هجران را
در خواب فنا رفتم، افسانه چنین باید

از بس که غبار غم، از سینه بشد رُفته
تا زانوی دلْ گَرد است، این خانه چنین باید

بیگانه به دور من، رخساره کند پنهان
رنجش نتوان کردن، بیگانه چنین باید

نادیده جمال او، مِهرش ز دلم سر زد
ناکاشته می روید، این دانه چنین باید

می بینم و می جویم، می چینم و می ریزم
می خندم و می گریم، دیوانه چنین باید

در خونْ جگر ِعرفی، می غلتد و می سوزد
در آتش خود رقصد، پروانه چنین باید...
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن