حرفهای من ممکن است خودم را برنجاند. توی اینکار سابقه قبلی دارم. حتی شاید وادارم کند که احساس گناه کنم. چرا میگویم شاید، مسلما همینطور است. ولی در این وضعیتی که من دارم، به هرحال نباید انتظار داشته باشیم که در حرف زدن، حداقل در حرف زدن با خودم، ملاحظه کار باشم. یا مثلا برای خودم شیرین زبانی کنم. من دیگر آنقدری با خودم توی یک جلد مانده ام که حق داشته باشم بی رودربایستی با خودم
حرف بزنم. بهمین دلیل هیچ مسئله ای را حداقل از خودم پنهان نمیکنم. راستش، از این حرفها با خودم ندارم. گویا قبلا هم گفته باشم که هر موضوعی را که لازم باشد برای خودم مطرح میکنم. ولی مطرح کردنش مهم نیست، مشکل من، تفهیم آن مسائل به خودم است. و از آن هم مشکلتر پذیرفتنش است. باز هم بگویم؟ مگر یک حرف را چندبار باید تکرار کرد تا دیگر احتیاجی به تکرار کردن نداشته باشد؟
ZibaMatn.IR