نام تو در نغمه ی پرنده بود و
بانگِ خروسِ صبح
نام تو در ستاره ی برف بود و
زمزمه ی جویبار
اکنون نام تو در خوابِ ترانه
در بال هایی که اوج می گیرند
روی پنجره های آبیِ آسمانِ بلند نوشته شده
نام تو آهی ست در ژرفای ذرّه ای بی نام
به یاد می آیی
در تپّه های نقره ای
در دودِ آبی رنگ، بر فراز کوهستان
من برایت ترانه خواهم خواند
هم نوا با تمامِ زمزمه ها
ZibaMatn.IR