دیگه رویایی ندارم
دیگه سیگار نمی کشم
دیگه حتی داستانی ندارم
بدون تو زشت و نا پسندم
بدون تو کدر و پستم
مثل یتیمی در پرورشگاهم
دیگه میلی به زندگی ندارم
زندگی من از وقتی رفتی ایستاده
هیچی ندارم
و حتی بسترم به سکوی ایستگاه تبدیل شده
از وقتی رفتی من بیمارم
کاملا بیمارم
مثل زمانی که مادرم شب ها بیرون می رفت و من را با نا امیدی تنها می گذاشت
من درد دارم. خیلی درد دارم
تو می آیی و هیچ کس نمی داند کی
و باز می روی و هیچ کس نمی داند کجا
به زودی دو سال میشه که بی تفاوت شدی
مانند یه صخره مثل یه گناه به تو آویخته ام. ناتوان شدم من خسته ام
از وانمود کردن به خوشبخت بودن
ZibaMatn.IR