اشکهایی که دیده نمی شوند از اشکهایی که دیده می شوند تلخترند، خطرناکترند،غم انگیزترند و نابودکننده تر.
آنها یی که دیده می شوند سرازیر می شوند، پاک می شوند و لای دستمالهای کاغذی بازیافت می شوند .
اما اشکهایی که حبس می شوند، تکه ای از شما را تخریب می کنند، سقف های باران خورده را مرور کنید، پشت بامهایی که آبچکان هایشان گرفته!
دیر یا زود راه باز می کنند. گاهی مسیری پیدا می شود که ما به آن بهانه می گوییم و گاهی هم، گوشه ای نم میزنند...
اگر کسی را دارید که نمی خواهید نم بزند و خبر از بامش دارید ، دست بکار شوید.
اشک های مانده چشمها را زرد می کنند ... الهی بدرد بخوریم تا درد.
ZibaMatn.IR