اگر یک بار دیگر
درودیوارهای این خانه ی لعنتی
لمسم کنند
به خیابان می ریزم
و روی مرده ی خودم چاقو می کشم
اصلا چه فرق می کند
نعش کدام مرد
کجای این جهان
دراز کشیده باشد
وقتی کمرگاه زنی را به خاطر نمی آورد
که چقدر رقصیدن در باد را دوست داشت
صحبت از سوسن و سنبل نیست
صحبت از یاسمنی ست که لاب لای
دفترش بوسه ها زخمی اند
و دیگر هیچ رنگ قرمزی به او نمی آید.
ZibaMatn.IR