نه به چاهی نه به دام هوسی افتاده
دلم انگار فقط یاد کسی افتاده
غرق یادت شدم ای چشم تو روشن، آنقدر
که به اقیانوس انگار خسی افتاده
از همان روز خداحافظی پاییزی
به دهان غزلم طعم گسی افتاده
آخرین برگم در دست درختی در باد
که اگر زود به دادش نرسی، افتاده
گرچه آرام، پر از وسوسه ی عصیانم
مثل شیری که به چنگ قفسی افتاده
ZibaMatn.IR